قصه دیداری که سال تحصیلی را برای کودکان بهزیستی متفاوت کرد

27 نفر از فرزندان بهزیستی همزمان با آغاز سال تحصیلی جدید از10 شهرستان توسط مربی‌های مراکز به مشهد آمده‌ و در فضایی صمیمی با خانواده‌های خود دیدار کردند. در این دیدار مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی به همراه مدیر زندان مرکزی شهرستان مشهد نیز حضور داشتند و با تمامی خانواده‌ها از نزدیک دیدار کرده و پای صحبت‌های آنها نشستند. گفتنی است در بخشی از این مراسم، جشنی ویژه بازگشایی مدارس توسط گروه هنری با اجرای موسیقی برگزار گردید و اوقات شاد و مفرحی را برای خانواده‌ها و کودکان رقم زد. در انتهای مراسم نیز هدایایی شامل کوله‌پشتی، نوشت‌ابزار و تمامی وسایل مورد نیاز مدرسه که به همت بهزیستی و سازمان زندان‌ها تهیه گردیده بود به کودکان اهدا گردید. در نهایت نیز خانواده‌ها و کودکان در کنار یکدیگر ناهار را صرف کردند.

روایتی از یک دیدار بچه‌ها را هنگام رفتن به میهمانی دیده‌ای؟! وقت‌هایی که از سرِ شوق و با هیجان لباس‌هایشان را می‌پوشند و آماده دم درب خانه می‌ایستند وبا نگاهی خیره و همان کم‌صبری‌های کودکانه‌شان مدام تکرار می‌کنند که عجله کنید، حوصله‌مان سررفته و...

تا حالا فراق را تجربه کرده اید؟! فراق، جدایی، دوری، دلتنگی ، کم طاقتی و ... کلیدواژه‌هایی است که در ذهنم رژه می‌روند. بچه هایی که در سالن انتظار زندان مرکزی مشهد، مدام طول و عرض سالن را راه می‌روند و هر چند دقیقه از مربی‌هایشان می‌پرسند که کِی به داخل می‌رویم. کودکانی که دقایق آخرِ انتظار برایشان غیرقابل تحمل است. گویی که هر ثانیه برایشان کِش می‌آید و لحظات نمی‌گذرند.

از چهره‌هایشان هویداست که آرایشگاه و حمام‌شان را رفته‌اند، لباس‌های تمیز و نو بر تن کرده‌اند، برخی از دختران موهایشان را بافته‌اند و به نوعی تمامی مقدمات حضور در یک میهمانی، یک قرار و دیدار عاشقانه را طی کرده اند. برخی از آنها از شهرستان‌های سبزوار، قوچان، تربت حیدریه و... رنج سفر چندساعته و با ماشین را تحمل کرده و اکنون دیگر در سالن انتظار زندان، تحملِ گذرِ زمان از همیشه برایشان دشوارتر است.

درب باز می‌شود. اسامی را یک به یک می‌خوانند. بچه‌ها به همراه مربی‌هایشان وارد می‌شوند. از سالن اول عبور می‌کنند و چند لحظه‌ای برای انجام سرشماری و رعایت نکات امنیتی در سالن دوم منتظر می‌مانند.

ما جلوتر از آنها به محل قرار ملاقات این فرزندان با خانواده هایشان در زندان می‌رویم. در سالن ملاقات زندان، تنها چند متر آنطرف تر از بچه ها، حال و هوای والدین آنها نیز با فرزندان‌شان تفاوتی ندارد. تمامی میزهای ملاقات توسط سازمان زندان ها و بهزیستی از انواع خوراکی ها و تنقلات پٌر شده است. در وسط سالن نیز کلی بسته کادویی چیده شده است. گروه موسیقی نیز در گوشه‌ای از سالن ایستاده‌اند و تمامی اینها موجب تلطیف فضای سالن ملاقات شده است. هروالدین سر یک میز جداگانه نشسته‌اند و آمدن فرزندان شان را انتظار می‌کشند.

بچه ها، کم کم از درب باریک سالن به نوبت وارد می‌شوند. اینجاست که قلم ناتوان می‌شود از شرح هرآنچه که در این لحظات اتفاق می‌افتد. احساس میکنم عقربه‌ها متوقف شده اند و در یک خلا فرو رفته‌ایم و هیچ صدایی به گوشمان نمیرسد. حرفی میان بچه‌ها و والدین رد و بدل نمی‌شود و هر والدین طول سالن را با گام های بلند به سمت فرزند خود می‌دود. دستها لمس می‌کنند و به آغوش می‌کشند و در هم فرو می‌روند. در همان وسط سالن ناتوان از حرکت به سمت میزو صندلی‌ها در آغوش یکدیگر روی زمین می‌افتند و پاها قادر به ایستادن نیستند. چند دقیقه ای به همین منوال می‌گذرد تا والدین کمی به خودشان می‌آیند و به سمت میزها حرکت می‌کنند. چند دقیقه دیگر نیز می‌گذرد تا اشک‌ها آرام می‌گیرند. بسته های خوراکی روی میزها باز می‌شود. مجری و گروه هنری به اجرای برنامه های شاد و مفرح به همراه موسیقی زنده برای کودکان می‌پردازند. حرفها بالا می‌گیرد. حالا از زمین و زمان، از خاطرات و اتفاقات و از همه چیز با هم سخن می‌گویند و حرفها جای خود را به سکوت اولیه می‌دهد.

مدیرکل بهزیستی خراسان رضوی به همراه مدیرزندان های خراسان رضوی و جمعی از مسئولین بر سر میز تمامی فرزندان و خانواده های آنها حاضر می‌شوند. از نزدیک با خانواده‌ها و کودکان دیدار کرده و در فضایی صمیمی با آنها به صحبت می‌پردازند. در نهایت هدایایی که ویژه فرزندان به همت بهزیستی و سازمان زندان ها تهیه شده است؛ به کودکان اهدا می‌شود. در انتهای مراسم نیز کودکان ناهار را در کنار والدین خود صرف میکنند و این ملاقات عاشقانه به پایان میرسد.
قصه دیداری که سال تحصیلی را برای کودکان بهزیستی متفاوت کرد

قصه دیداری که سال تحصیلی را برای کودکان بهزیستی متفاوت کرد

کد خبر 149781

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 7 =

خدمات الکترونیک پرکاربرد